بيشتر حافظپژوهان و حافظدوستان تقسیمبندی دو نوع معشوق زمینی و آسمانی را در شعر حافظ روا میدانند ؛ امّا گاه ابهام در برخی ابیات ، یافتن نوع معشوق را دشوار میسازد. بحثی که در اینجا مطرح میشود بیان چند شاخص است که شاید به کمک آنها بتوان در کلام حضرت حافظ ، نوع معشوق را دریافت.
1- تعدّد و تکثّر معشوق نمایانگر زمینی بودن اوست.
در عشق الهی اگر چه عاشقان بسیار باشند امّا معشوقه وحدت دارد؛هر چند به تعبیرهای مختلفی طرح و بیان گردد:
ساقی بیا که یار ز رخ پرده برگرفت / کار چراغ خلوتیان باز درگرفت 86 [1]
ناظر روی تو صاحب نظرانند، آری / سرّ گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست 73
امّا در عشق زمینی گاه معشوقه وحید و گاه کثیر است . وقتی اشاره به یکی باشد ، شناخت آن میتواند محل بحث و نزاع قرار گیرد ؛ امّا وقتی معشوق بیش از یک نفر باشد ، زمینی بودن آن بدیهی است و جایی برای مناقشه باقی نمیماند، چرا که در عرفان اسلامی معشوق ازلی واحد است . حافظ هم مشرک نیست و تمایل به چند خدایی را در شعر او ندیدهایم. به نمونههایی از این معشوقگان بنگریم و قضاوت کنیم :